چکیده:
در هر جامعه نهادهای مختلفی می توانند در جهت تحقق هدف رشد و توسعه هر کشوری گام بردارند و نقش مؤثری را در این راه ایفا کنند که این امر مستلزم بکارگیری منابع در شکل بهینه و هدایت آن در مسیری صحیح است. بازارهای سرمایه و نهادهای مربوط به آنها یکی از مهمترین عوامل مؤثر در این فرآیند هستند بدیهی است کارایی این نهاد مستلزم تصمیم گیری درست عوامل موجود در آن است.روزانه تعداد زیادی از شرکتها با انتشار سهام برای اولین بار وارد بازار سرمایه می شوند.معمولاً این شرکتها آنقدر سریع رشد می کنند که منابع مالی آنها جهت تامین برای توسعه این شرکتها کافی نیست.از آنجا که تامین مالی یک مرحله بسیار مهم در رشد شرکتها به شمار می آید، برای این شرکتها مهم است که قیمت سهام آنها نشان دهنده ارزش واقعی دارایی ها و فرصت های سرمایه گذاری آنها باشد.از سوی دیگر مهمترین گروه فعال در بازار سرمایه،سرمایه گذاران بالقوه می باشند،لذا تصمیم گیری مناسب آنها می تواند در هدایت سرمایه ها و تخصیص بهینه آنها نقش داشته باشد. در این پژوهش، ابتدا متغیر های پژوهش مورد شناسائی قرار گرفته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از داده های بدست آمده از نرم افزار ره آورد نوین؛ برای محاسبه متغیر های پژوهش، توسط نرم افزار Excel استفاده شده است. فرضیه های تحقیق با استفاده از نرم افزارSPSS به کمک آماره های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که:
چكیده:
در اقتصاد رو به رشد حال حاضر مدیران سرمایه گذار و مدیران پرتفوی، همواره به دنبال گزینه های مناسب سرمایه گذاری هستند تا بتوانند هم سود مورد نظر را کسب کنند و هم در بلند مدت ثروت خود را افزایش دهند. سرمایه گذاران به منظور انتخاب بهینه در سرمایه گذاری سهام ، نیازمند اطلاعاتی از قبیل میزان سود آوری سهام ، بازده سهام و... هستند . در این راستا ، استفاده از اطلاعات اقلام صورتهای مالی و بازده سهام شاید بتواند راهنمای مناسبی برای سرمایه گذاران و مدیران شركت ها جهت نیل به اهداف مورد نظر باشد. این تحقیق که از نوع تحقیق توصیفی – همبستگی بوده ، به بررسی ارتباط بین اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار با بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می پردازد. بدین منظور، تعداد 56 شرکت در طی دوره زمانی 86–1382 از بین شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انتخاب گردید و پس از جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیرهای مستقل و وابسته و تشكیل پرتفوی بر اساس اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون و همبستگی ، فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفت و معنی دار بودن الگوها نیز با استفاده از آزمون آماری F ، آزمون T ، ضریب تعیین، ضریب همبستگی و آزمون دوربین – واتسون ، و بررسی مفروضات رگرسیون مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد که نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت به متغیر اندازه شرکت قدرت تبیین بالاتری را برای پیش بینی بازده واقعی سهام داشت.
چکیده
حاکمیت شرکتی مطلوب، حیات سالم بنگاه اقتصادی را در دراز مدت هدف قرار می دهد وبه این دلیل در صدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمان ها حفاظت به عمل آورد هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر برخی از جنبه های حاکمیت شرکتی، شامل ; ساختار هیأت مدیره، ساختار مالکیت و سرمایه گذاران نهادی بر مدیریت سود می باشد
بدین منظور اطلاعات شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی بکار گرفته شده است همچنین اقلام تعهدی اختیاری با استفاده ازمدل تعدیل شده جونز، به عنوان شاخصی برای اندازه گیری مدیریت سود در شرکتها استفاده گردیده است فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون یک متغیره و آزمون همبستگی پیرسون مورد .واکاوی قرار گرفته است نتایج پژوهش بیانگر آن است که همبستگی معناداری بین ساختار هیأت مدیره و مدیریت سود وجود ندارد اما بین ساختارمالکیت و سرمایه گذاران نهادی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد
چكیده
تصمیم گیری، آنچه در آینده رخ خواهد داد را منعکس می کند. هدف از پیش بینی، کاهش ریسک در تصمیم گیری است و در تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، پیش بینی بازده سهام (سود و افزایش قیمت سهام) نقش مهم و اساسی را بر عهده دارد. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین تقسیم سود نقدی و عملکرد شرکت در بازار سرمایه ایران می باشد که دو دسته از شاخص های عملکرد با رویکرد اقتصادی و شاخص های با رویکرد حسابداری مورد مطالعه قرار می گیرند.
چكیده
با توجه به اهمیت روزافزون نقدشوندگی، شناخت در مورد عوامل مؤثر برآن می توان در بهبود آن یاری بخش باشد. تحقیق حاضر برای گردآوری شواهدی درارتباط با ارزش سهام شرکت و نقدشوندگی سهام شرکت صورت پذیرفته است. دراین تحقیق با استفاده از Q توبین سطح ارزش سهام شرکتها تعیین و پس از مشاهده اثر متغیرهای کنترل (اهرم مالی، اندازه شرکت، عملکرد دوره جاری و نسبت ارزش دفتری به بازار) و تأثیر آن بر متغیرهای نقدشوندگی برای 68 شرکت پذیرفته دربورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای83 تا89 بررسی شده است.
چكیده:
مطالعات متعددی اثبات كرده اند كه در افقهای زمانی متفاوت کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت بازده سهام عملکرد متفاوتی دارند. دو استراتژی مهم و پر کاربرد در بین تحلیلگران، مدیران پرتفوی و سایر سرمایه گذاران در بازارهای سرمایه حال حاضر دنیا استراتژی معکوس و استراتژی مومنتوم می باشند. در هر دوی این استراتژی ها که دقیقا در مقابل یکدیگر قرار می گیرند، سعی می شود که با استفاده از عملکرد گذشته، عملکرد آتی را پیش بینی و بازدهی اضافی ایجاد نمایند. یعنی اوراق بهاداری که عملکرد خوبی (بدی) را در گذشته تجربه کرده اند، گرایش دارند که این بازدهی خوب (بد) را در آینده نیز ادامه دهند. در حالیكه وجود مومنتوم در بازده سهام اثبات شده است و علیرغم اینكه به نظر می رسد سودمندی مومنتوم چندان بحث انگیز نباشد، محرك های دقیق این اثر به عنوان یك سوال تجربی باقی مانده است و این مسئله كه چه عواملی می توانند محرك های دقیق مومنتوم باشند چندان معلوم و آشكار نیست.
چكیده:
تامین مالی از جمله مهمترین مباحث بحث برانگیز در مدیریت مالی و حسابداری است که تحقیقات گسترده ای را در حوزه امور مالی و حسابداری موجب شده است. علیرغم گستردگی روش های تامین مالی، مدیران باید از چگونگی نحوه تامین مالی و اثر بکارگیری هر یک از آن ها بر عملکرد عملیاتی، سودآوری و بازده آتی سهام شرکت ها آگاه باشند. برهمین مبنا در این تحقیق تاثیر اهرم بدهی عملیاتی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی تامین مالی، بر بازده آتی حقوق صاحبان سهام در 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های... الی ... مورد بررسی قرارگرفته است.
چكیده:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین ساختار سرمایه، ساختار مالكیت و عملكرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ... تا ... می باشد. در این تحقیق که از اهرم مالی(نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها) به عنوان معیار ساختار سرمایه، از بازده دارایی ها به عنوان معیار عملکرد شرکت ها استفاده شده، تاثیر ساختار مالکیت از دو جنبه نوع مالکیت(مالکیت نهادی، مدیریتی، شرکتی، خارجی) و تمرکز مالکیت مورد بررسی قرار گرفته است.
چكیده:
حجم گسترده ای از تحقیقات بازار سرمایه به فرضیه بازار کارا جهت تبیین رفتار قیمت ها پرداخته است. اوایل دهه ی70 میلادی نظریه بازار کارابه بیشترین کاربرد خود در مطالعات دانشگاهی رسید.
بیشتر مدل های مالی در آن زمان به بررسی رابطه قیمت دارایی ها و متغیر کلان اقتصادی پرداخته و با استفاده از نظریه انتظارات عقلایی سعی در مرتبط کردن علوم مالی واقتصادی در یک نظریه جذاب داشتند اما وجود برخی شواهد تجربی واستثناهای بازار که توسط مدل های رایج فرضیه بازار کارا قابل تبیین نبودند، زمینه ساز پیدایش نظریه ای به نام مالی رفتاری گردید. مالی رفتاری شامل بخش گسترده ای از جنبه های روانشناسی وعلوم اجتماعی است که تناقض زیادی با فرضیه بازار کارا دارد.
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تجربی تاثیر صنعت بر روی جذب سرمایه گذار در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد .چرا که محقق بر این عقیده است که احتمالا ارزش شرکتها و بزرگی و کوچکی آنها از صنعتی که در آن فعالیت می کنند متاثر می شود. ابتدا از طریق روش حذف سیستماتیک تعداد 233 شرکت بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند و سپس اندازه ی شرکتهای نمونه از طریق لگاریتم جمع طبیعی دارایی هایشان محاسبه گردید، همچنین برای اندازه گیری ارزش شرکتهای نمونه از مدل کیو توبین استفاده گردید، هرچقدر نسبت بدست آمده از این مدل ازعددواحد یک بزرگتر تر باشد بدین معناست که سرمایه گذاران ارزش بیشتری به سهام آن قائل اند و بالعکس.